منو
بستن

زبان مردم آمل

زبان مردم آمل

زبان تبری (طبری) از جمله زبان های کهن ایرانی (فارسی میانه) بوده است. در قدیم مردم تبرستان (طبرستان) آثار خود را به زبان تبری می نوشتند، این روش تا سده ششم هجری قمری و اندکی پس از آن رواج داشت. به علت جریانات تاریخی و برتری زبان دری به بقیه زبان اقوامی ایرانی و به خاطر محدودیت محیط جغرافیایی و ضعف اقتصادی مردم مازندران مجبور شدند جهت امرِ، داد و ستد و جهت کسب اطلاعات عمومی و فقهی و مملکتی با زبان دری برای رسیدگی به امور بپردازند و نیز عدم توانایی رسم الخط جدید در نشان دادن سنت، نوع های ادبی به زبان طبری باعث شد این زبان به ادبیات محاوره‌ای و شفاهی سپرده شود. به طور کلی زبان مردم طبرستان بومی مادرزاد بوده و نخست با زبان آریایی سپس پارسی دوره هخامنشی و اشکانی و در دوره ساسانیان زبان پهلوی بر آن افزوده گردید. اما معلوم نیست که این زبان ریشه اش به کجا منتهی می‌شود. اما عده ای معتقدند به زبان پهلوی اشکانی نزدیک است. البته کلماتی همانند در زبان طبری و زبان‌های سنسکریت، اوستایی، کردی، لری، پهلوی و غیره وجود دارد.
فریدون جنیدی می‌گوید: “اشکانیان را پارتیان = پارتی، پرتو نیز می نامیدند. اینان خاستگاه شان پارت یعنی سرزمین خراسان بزرگ بوده است، با توجه به اینکه در زمان پارتیان “اشکانیان” تپورها را از تاپران توس به طبرستان کوچانده اند که می توان دو کلمه “پرتو” و “تپور” را قلب شده یکدیگر دانست.”
اصولاً زبان مردم مازندران بازمانده زبان ایرانیان قدیم (پارسی میانه) است، که نسبت به زبان فارسی کمتر و دیرتر تحت تاثیر زبان هایی چون مغولی و عربی و تاتار قرار گرفته است.
در زبان مازندرانی لغات بسیار زیبایی وجود دارد که از دوران باستان در زبان فارسی معمول بوده است. زبان مازندرانی یا طبری با لهجه های مختلف در تمام نواحی استان مازندران و بعضی قسمت های استان سمنان و تهران نیز متداول است.
زبان مردم آمل، فارسی و طبری (تبری) و به لهجه آملی می باشد. همان‌طور که پیدا است، زبان این منطقه زبان طبرستانی یا همان طبری (مازنی) است که کمتر از سایر زبان‌ها تحت تاثیر زبان‌های بیگانه قرار گرفته است.
بررسی کارشناسانه در جلگه‌ها و سپس نواحی کوهستانی موجب شناسایی دوازده لهجه مختلف در مازندران شده‌ است که یکی از آنها آملی است؛ و در منطقه آمل از کوهستان‌های بندپی تا چلاو، لاریجانات، نمارستاق و کلارستاق آمل، تا حوالی امامزاده هاشم و جلگه‌های دو سمت هراز، دشت‌سر و محمودآباد و کوهپایه‌ها و جلگه‌های جاده چمستان، میان آمل و نور تکلم می شود.
پس زبان مردم آمل همان زبان تبری است و فعلا نیز که از این زبان کتابت به عمل نمی‌آید. در دهه‌های اخیر ساختار زبان دری در آن به مقدار خیلی زیادی تأثیر نموده است و حتی بسیاری از واژه ها را مردم آمل که مختص زبان تبری است به کنار گذاشتند و مثلا برای بیان کلمه “اصلاً” می گفتند “دَکِّل” ولی امروزه به همان واژه عربی که وارد زبان دری نیز شده است، اصلاً می گویند.
زبان طبری به تمام معنی یک زبان کامل بوده و خود دارای واژه ها و گرامر ویژه است، در این زبان ویژگی هایی وجود دارد که می توان برای بهره وری زبان رسمی کشور از آن سود جُست.
زبان طبری یا مازندرانی زبان واحد مردم مازندران می باشد با فرقی اندک در ادا و بیان کلمات. یک فرق اساسی در ادا و بیان کلمات میان مردم آمل با دیگر مردمان مازندران (خاصه به طرف شرق آمل) وجود دارد اینکه در کلماتی که مردم آمل به کار می‌برند در اول کلمات حرف پیش یا ضمه (ــــُـــ) وجود ندارد آن را به واکه ی خنثی بیان می‌کنند: مثلا به گُل می گویند گـ^ـل
برای آشنایی با زبان مردم آمل چند کلمه و اصطلاح را بیان نموده و معادل فارسی آن را نیز می آوریم:
بادآقا: به کسی که مغرور و متنفرعن است و باد در غبغب می‌اندازد گفته می شود.
آخک: این واژه معنی خاصی ندارد، فقط در موقع رفع عطش، رفع خستگی یا اجابت مقصود یا انتقام گرفتن از دشمن بر زبان می آید.
وَچه زا: نوه
بَئو: به حشرات کوچک گفته می شود.
شاب: گام، قدم.
خوکِتِن: خواب آلود، چرتی.
جهت آشنایی با شعر به زبان تبری “با لهجه مردم آمل” نمونه ای از آن را آورده و معادل فارسی آن را نیز می نویسیم:
تِه بوردَن بوردَن و مِه هارِش هارِش … کَهو آسِمون رِه کِمّه سِفارش
تِه شونی غریبی نِباره وارِش … یِواش یِواش بور و دِمّال رِه هارِش
معادل فارسی آن چنین است:
رفتن رفتن تو و نگاه کردن نگاه کردن من است … آسمان کبود را سفارش می کنم
بغربت می روی باران نبارد … یواش یواش برو پشت سرت را هم نگاه کن

دیدگاه